داستان سفر درخت توت تنهای خونه مادری بعد از یک دوره افسردگی کوتاه مدت
خلاصه داستان:
مرتضی بازیگری که پس از دریافت یک جایزه معتبر بازیگری خیلی زود فراموش شده و در حال دست و پنجه نرم کردن با افسردگی این اتفاق است، با خبر میشود تنها دو ماه دیگر زنده است و به همین خاطر تصمیم میگیرد راهی سفری شود برای پیدا کردن معشوق دوران کودکیاش ...
ملاحظات: این متن پیش از این در سال 1400 در سالن شهرزاد به کارگردانی نویسنده و تهیه کنندگی سجاد افشاریان اجرا شده است.
نوع اثر: مونولوگ
زمان: 45 دقیقه
ژانر: کمدی
مخاطب: بزرگسال
تعداد پرسوناژ: (0 کودک یا نوجوان - 1 مرد - 0 زن)
نوع اجرا: نامشخص
مضمون اثر: زندگی, تنهایی, مرگ
فهمیدم وقتی بدونی اونقدر وقت نداری که باید، دیگه دلت خیلی چیزهای عجیب غریبی نمیخواد . جملات ساده میخواد و کارهای ساده . مثل حرف زدن، چایی خوردن، قدم زدن
... کنار کَسی یا کَس هایی که امن باشن برات . اما من کسی رو نداشتم ، هیچکس !