Famoun Logo
سلام، لطفا وارد شوید
ثبت نمایشنامه

متن های جذاب

فیلتر ها

فیلتر ها

اگر متن مورد نظر خود را نیافتید، اینجا کلیک کنید.
غرب وحشی شرق مشتی photo
بهنام سرلک

60 دقیقه

تعدادی دختر و پسر برای خوشگذرانی به کویر میروند! ماشین آنها دچار نقص فنی می شود و مجبور میشوند همانجا بمانند، ساعتی بعد یکی از آنها ناپدید می شود!

تعداد پرسوناژ: 3 مرد - 4 زن - 0 کودک یا نوجوان

نا مشخص
میثم فرهمندیان

50 دقیقه

نا مشخص

تعداد پرسوناژ: 2 مرد - 0 زن - 0 کودک یا نوجوان

Famoun tik icon متن اجرا شده
دریافت مجوز نویسنده
آقا ذبیح photo
مهدی ملکی

60 دقیقه

در خلاصه داستان نمایش «آقا ذبیح» آمده: «گراز؟ تمساح؟ جغد؟ لاک‌پشت؟ کفتار؟ موش کور؟ گربه؟ مار؟ درنا؟ پاندا؟ چه کسی قاتل نگهبان باغ‌وحش است؟»

تعداد پرسوناژ: 6 مرد - 7 زن - 0 کودک یا نوجوان

Famoun tik icon متن اجرا شده
Famoun tik icon متن برنده جایزه
دریافت مجوز نویسنده
بازی‌نامه3 photo
مهدی صفاری‌نژاد

95 دقیقه

این کتاب شامل دو نمایش‌نامه است یکی مجلس سیاه‌بازی امیرارسلان نامدار نوشته مهدی صفاری نژاد و بیژن و منیژه نوشته خانم روستایی

تعداد پرسوناژ: 15 مرد - 6 زن - 0 کودک یا نوجوان

برای پیرمردها مناسب نیست photo
پدرام پریچهره

60 دقیقه

سه پیرمرد که از دوستان قدیمی هستند تصمیم گرفته اند به یاد ایام جوانی یک سفر هیجان انگیز تجربه کنند. با توجه به بیماری یکی از این سه، احتمالا آخرین سفر زندگی شان است. آنها پولی که برای بازنشستگی و آخر عمر پس انداز داشتند را برای سفر بر میدارند. مقصد هتلی در جزیره ی کیش است. یک اتاق بزرگ روزهای اول سال رزرو می کنند. هواپیما آنها بخاطر بارش باران رشت با تاخیر حرکت می کند. از سوی دیگر در کیش پسر جوانی راننده تاکسی هتل های مختلف است و افراد پولدار را در شهر می چرخاند. خانه و زندگی پسر دچار مشکلاتی شده و صاحب خانه ی او اسباب و اثاثیه ی او را در شهر خودش بیرون انداخته است. یک پیرمرد پولداری مسافر اوست که به تازگی از کانادا آمده و می گوید تمام ثروت خود را در ایران جا گذاشته و با چمدانی که برایش خیلی مهم است هرروز اینور و آن ور می رود. مرد جوان نقشه ای می چیند که در آن نیاز به یک پیرمرد داشته و باید در هتلی که اتاقش به اتاق پیرمرد دید داشته باشد اتاقی بگیرد. در روزهای اول عید معمولا اتاق هتل های بزرگ پر هستند. او با توجه به آشناییتی که داشت با وعده و وعید به مسئول پذیرش، یک اتاق را که مسافران آن نیامده بودند می گیرد. به کمک همکار خود که یک پیرمرد است، می خواهند آماده ی چیدن نقشه شوند که همکار او برای کاری پایین می آید و پس از چند لحظه پیام میدهد که حاضر نیست در این نقشه به او کمک کند چرا که برای سن او خیلی خطرناک است و نمی خواهد در این راه سهیم باشد. مرد جوان عصبانی شده و در همین حین چند پیرمرد در اتاق را محکم میزنند. آنان خسته از راه رسیده اند و میگویند اتاق مال آنهاست و از قبل رزرو کرده بودند. مرد جوان عصبانی است و می گوید اتاق را با پول زیادی کرایه کرده است. مدیر هتل از این اشتباه مسئول پذیرش خود عصبانی است اما کاری از دستش بر نمی آید. در این روزها هیچ اتاق خالی دیگری در هتل وجود ندارد. هیچکدام از طرفین هم راضی به ترک این اتاق نیستند. تا اینکه ....

تعداد پرسوناژ: 6 مرد - 0 زن - 0 کودک یا نوجوان

Famoun tik icon متن اجرا شده
Famoun tik icon متن برنده جایزه
دریافت مجوز نویسنده