متن های جذاب
فیلتر ها
حذف فیلتر ها
۱۲۰ دقیقه
این نمایشنامه در پارکی قدیمی در فصل پاییز روایت میشود؛ جایی که پنج شخصیت از سنین و طبقات مختلف آقا کیوان، رها، مریم، آرمان و کریم در دیدارهای مکرر و گاه تصادفی، با هم مواجه میشوند و از طریق گفتوگوهایی ساده اما عمیق، به تأمل درباره زندگی، زمان، ترس، تنهایی، معنا و امید میپردازند. آقا کیوان، مردی بازنشسته و درونگرا، با نگاه فلسفیاش به جهان، محور گفتوگوهاست. رها، دخترکی پرانرژی، با کنجکاوی کودکانهاش حرفهایی میزند که گاه معصومانه و گاه تکاندهندهاند. مریم، پرستاری خسته اما متفکر، به دنبال آرامش و فراموشی است. آرمان، شاعری جوان، با دغدغهی معنا و بحرانهای درونی دستوپنجه نرم میکند. و کریم، کارتنخوابی دانا، که در عین بیخانمانی، حکمتهایی در سکوت یافته است. در طی چند روز، شخصیتها با هم رابطهای نانوشته اما عمیق شکل میدهند. پارک تبدیل به مکانی برای درک متقابل، شنیدن و گفتن قصههایی میشود که در شلوغی زندگی شهری گم شدهاند. در نهایت، نمایشنامه با تأکید بر گذرا بودن لحظهها و اهمیت زیستن در اکنون، همچون نسیمی آرام پایان مییابد. همانطور که برگها در باد رقصیده و قصهها را با خود میبرند.
تعداد پرسوناژ: ۳ مرد - ۲ زن - ۱ کودک