مرگ هیتلر به روایت تلفنچی
خلاصه داستان:
تلفنچی مخصوص آدولف هیتلر در سه روز پایانی سقوط حکومت نازی و مرگ هیتلر از لای در اتاق، نحوه مرگ هیتلر را دیده است ولی برای هر کسی تعریف می کند باور نمی کنند و فکر می کنند که هیتلر بهمراه همسر و سگش خودکشی کرده اند.
ملاحظات: صحنه انفجار در این نمایش باید به بهترین شکل اتفاق بیافتد. این نمایش اسفندماه 1400 در تماشاخانه سپند اجرا شده است
نوع اثر: نمایشنامه تالیفی
زمان: 70 دقیقه
ژانر: کمدی
مخاطب: بزرگسال
تعداد پرسوناژ: (0 کودک یا نوجوان - 5 مرد - 1 زن)
نوع اجرا: 3 پرده
مضمون اثر: سیاه, کمدی, تاریخی
پیرمرد تلفنچی: بگم؟... شروع کنم؟ باشه... بله حرف های من کاملا درسته... ولی چون سنم بالا رفته کسی حرفای من باور نمی کنه... همه مردم از هیتلر چهره خشن و عصبی شو به یاد دارند... مردی که میلیون ها نفر و کشت و پرهزینه ترین جنگ تاریخ و بوجود آورد... ولی این همه هیتلر نبود... اون جنبه های انسانی هم داشت که شاید کسی کمتر دیده... شاید باورتون نشه... اون نقاشی خیلی خوبی بود... با همکارانش مهربون بود... مخصوصا خانم ها... بعد از تایپ کردن نطق های سخنرانی ش دست منشی ها شو می بوسید و به سگش هم خیلی احترام می ذاشت... من تلفنچی پیشوا بودم... و از لای در اتاق پیشوا همه حرف ها و حرکات پیشوا رو می دیدم... من اونجا چیزایی و شنیدم که هیچ کس تا حالا نشنیده... حتی بعضی وقت ها چیزایی رو دیدم که کسی تا حالا ندیده... ولی چون سنم بالا رفته کسی حرفای من باور نمی کنه... هیتلر اون طوری که همه می دونن نمرد.