Famoun Logo
سلام، لطفا وارد شوید
ثبت نمایشنامه
خانه مونولوگ سواری گرفتن از اسب‌های آبی و سگ‌ها مادرت را می‌خورند

سواری گرفتن از اسب‌های آبی و سگ‌ها مادرت را می‌خورند photo
رایگان

سواری گرفتن از اسب‌های آبی و سگ‌ها مادرت را می‌خورند

(2 رای ثبت شده)
Sample Profile Picture میثم فرهمندیان

خلاصه داستان:

سرد و صداي خِش خشِ سوسك‌های آشپزخانه و سيلی آخر زمستان است. كوچه خشك از صدای پاهاست. خواب مانده‌هايی خود را مانند سوسك‌ها از سوراخی به سوراخِ ديگر می چپانند. باد هوووی می‌كشد و موهای زنی را. همه جا بوی سيلی می‌آيد. كبود و وحشی، رنگِ تنِ مرده‌ای باد کرده روی آب.

ملاحظات: مونولوگِ سگ‌ها مادرت را می‌خورند با نام مادرد در زندان قدیمی مارکوف به کارگردانی محمد شیرین زاده و بازی سحر محمدی و نیلوفر امیری اجرا رفته است. این مونولوگ اجراهای بسیاری در ایران رفته است و جوایز زیادی دریافت کرده است. مونولوگ سواری گرفتن از اسب‌های آبی تا به حال اجرا نرفته است.

نوع اثر: مونولوگ

زمان: 90 دقیقه

ژانر: درام اجتماعی

مخاطب: بزرگسال

تعداد پرسوناژ: (0 کودک - 0 مرد - 1 زن)

نوع اجرا: 2 پرده

مضمون اثر: زن, تنهایی

Famoun tik icon متن اجرا شده
Famoun tik icon متن برنده جایزه
امتیازدهی:
Sample Profile Picture
...

آره اصلاً حرفم در مورد سگس. يه روز ديگه پيرزنه
نيومد. درست مثِ صادق! هر روز كارِ سگِ شده بود اومدن لبه‎ی بالكن و واق،
واق كردن. همه شاكی شده بودن. منم فكری شدم كه نكنه بيچاره گرسنه‌س! از
رو بالكن واسه از اين بسكوييت‌ها مي‌نداختم. اوايل نمي‌خورد اما يه... هه... يه
چند روزي كه گذشت ديدم همه‌ی بسكوييتآ رو نوش جون كرده پدرسگ.
اون روزي كه دارم ازش واسه‌ت حرف می‌زنم سگِ آروم نمی‌شد. يه تِيك
كارش شده بود واق، واق كردن. شب بود و خيلی سرد. كسی هم كليد خونه‌ی
اون پيرزنه رو نداشت. نميدونم چی شد كه وقتی رفتم واسه‌ی يه تيكه
سوسيسی، گوشتی پيدا كنم تا شايد آروم شه... هه... وقتی برگشتم. ديگه تو
بالكن نبود و صداش نمی‌اومد. يه چند باری هم صداش زدم. خوب كه چش،-
چش كردم ديدم پايين ساختمون يه چيزی داره وول می‌خوره كف زمين. سگِ
بود. بيچاره داشت جون می‌داد.