Famoun Logo
سلام، لطفا وارد شوید
ثبت نمایشنامه

متن های جذاب

فیلتر ها
حذف فیلتر ها

فیلتر ها
حذف فیلتر ها

اگر متن مورد نظر خود را نیافتید، اینجا کلیک کنید.
جعفر خان از فرنگ آمده photo
حسن مقدم

30 دقیقه

جعفرخان فرزند یکی از خانواده‌های متمول تهرانی که ۸ سال پیش برای تحصیل به اروپا رفته بود به ایران بازمیگردد ولی کاملاً تغییر کرده‌است و فارسی را هم به زحمت صحبت می‌کند. خانواده او که سنتی هستند رفتار او را برنمی‌تابند. از سوی دیگر جعفرخان می‌خواهد با تکیه بر تحصیلات خود در یکی از وزارتخانه‌ها شغلی بدست آورد ولی به خاطر روابط حاکم بر امور کشور سرخورده می‌شود.

تعداد پرسوناژ: 3 مرد - 2 زن - 0 کودک یا نوجوان

Famoun tik icon متن اجرا شده
دریافت مجوز نویسنده
نجاری که در کمد عطسه کرد photo
حسین پورستار

-50 دقیقه

در دوران کرونا در یک کشور خیالی، صدابرداری حین بستن میکروفن به یقه ژنرال (شخص اول مملکت) ناخواسته عطسه می‌کند. حال او را به اتاق بازجویی آورده‌اند و در مورد انگیزه این کارش بازجویی می‌کنند. بازجویان تصورشان بر این است که او عضو یک شبکه تروریستی است و عمدا این کار را کرده است و صدابردار نیز اصرار دارد که این یک حساسیت مادر زادی است و هر وقت در معرض نور قرار می‌گیرد، عطسه می‌کند. در این گیرو دار لیست شیفت صدابرداران به دست بازجویان می‌رسد و آنها متوجه می-شوند که اصلا امروز شیفت صدابردار نبوده و به اصرار او شیفتش را با همکارش عوض کرده است و این یعنی با قصد قبلی شیفت را عوض کرده است. حالا کار برای صدابردار سخت می‌شود. وی توضیح می‌دهد که فرزند دومش بزودی به دنیا خواهد آمد به این دلیل شیفتش را با همکارش عوض کرده که می‌خواسته کادویی چیزی از ژنرال دریافت کند، چون مرسوم است که ژنرال در چنین موقعیت‌هایی هدایایی به عوامل مصاحبه کننده می‌دهد. بازجویان کم کم می‌خواهند قانع شوند که ناگهان برگه استعلام امنیتی خانواده صدابردار می‌رسد و متوجه می‌شوند که برادر صدابردار چند سال پیش به جرم اقدام علیه امنیت ملی دستگیر و در زندان است. باز هم کار برای صدابردار سخت می‌شود. او باید به بازجویان ثابت کند که خیلی وقت است با برادرش میانه‌ای ندارد و با فعالیت‌های او مخالف است. اما وثیقه آزادی موقت برادرش سند خانه صدابردار است که هیچگونه جای توجیه باقی نمی‌گذارد. صدابردار در موقعیت مضحکی گیر کرده است! چرا که با یک عطسه اتفاقی حال سرش بالای دار می‌رود! در این لحظه سرهنگ مافوق بازجویان به اتاق بازجویی می‌آید و به آنها دستور می‌دهد که صدابردار را آزاد کنند چرا که خود ژنرال دستور داده و می‌داند که صدابردار بی‌گناه است. بعد از رفتن سرهنگ زمینه برای آزادی صدابردار فراهم می‌شود که ناگهان نتیجه تست کرونای صدابردار می‌رسد که نشان می‌دهد مثبت است! حال باز هم اوضاع پیچیده‌تر می‌شود. صدابردار باز هم در شرایط پیچیده‌ای گیر کرده است که در نهایت به بازجویان پیشنهادی می‌دهد و آن این که اطلاعاتی در دست دارد که می‌تواند آن را در اختیارشان قرار دهد و آنها نیز در عوض بی‌گناهی او را تایید کنند هر چند که ظواهر امر بر خلاف بی‌گناهی اوست. بازجویان ابتدا نمی‌پذیرند اما وقتی اصرار صدابردار مبنی بر اهمیت اطلاعات را می‌بینند، وسوسه می‌شوند تا اطلاعات صدابردار را بشنوند به شرط این که زمینه آزادی او را فراهم آورند. صدابردار می‌گوید جلسه قبل که میکروفن به یقه ژنرال بسته بود، قبل از ضبط مصاحبه زمانی که ژنرال در اتاق دیگر بود و میکروفن نیز باز بود، ناخواسته از دکتر ژنرال شنیده است که ژنرال به سرطان پیشرفته ریه مبتلاست و مدت زیادی زنده نخواهد ماند و بعد می‌گوید که بعد از ژنرال ممکن است کسانی روی کار بیایند که بازجویان را قبول نداشته باشند بهتر است که بازجویان از الان به فکر خویش باشند و ....

تعداد پرسوناژ: 7 مرد - None زن - None کودک یا نوجوان

Famoun tik icon متن برنده جایزه
دریافت مجوز نویسنده
دزدافکن photo
میرزا فتحعلی آخوندزاده

40 دقیقه

بایرام و پریزاد عاشق هم‌اند. اما پریزاد مجبور است به اصرار عمویش با پسرعموی خویش ازدواج کند. بایرام صحنه‌سازی می‌کند تا پسرعمو را به‌خاطر دزدی به دردسر بیندازد تا او را از دور خارج کرده و خود با پریزاد ازدواج کند.

تعداد پرسوناژ: 14 مرد - 2 زن - 0 کودک یا نوجوان

Famoun tik icon متن اجرا شده
دریافت مجوز نویسنده
نصفه شبی photo
کامران شهلایی

75 دقیقه

نصفه شبی قصه استادی است که پس از سالها تدریس، در انتظار عضویت رسمی در هیئت علمی دانشگاه است اما رئیس دانشگاه طی نامه ای به او اخطار می کند که در صورت عدم تاهل تا قبل از آغاز سال جدید تحصیلی، از دانشگاه اخراج خواهد شد.

تعداد پرسوناژ: 1 مرد - 1 زن - 0 کودک یا نوجوان

Famoun tik icon متن اجرا شده
دریافت مجوز نویسنده
چمدان قرمز photo
کامران شهلایی

80 دقیقه

پری که به تازگی همسرش جمشید را از دست داده است و هنوز هم در ذهنش با او صحبت می‌کند، از طرف دوستی قدیمی تماسی دریافت می‌کند تا برای عرض تسلیت همدیگر را ببینند.

تعداد پرسوناژ: 2 مرد - 1 زن - 0 کودک یا نوجوان