متن های جذاب
فیلتر ها
حذف فیلتر هانا مشخص
کتاب «دفتر تقلید ۵» از سیزده نمایشنامه با عناوین «بارگاه احمد»، «حکیم قلابی»، «ماشین بیصدا»، «کنیز فروش»، «یار خوشگل»، «قضا و قدر»، «قمار»، «دختر لال»، «مرتاض»، «حاکم و سه دزد»، «دختر همسایه»، «درویش» و «سالی یک دروغ» تشکیل شده است. نمایشنامههای «دفتر تقلید ۵» تختحوضی است و در اوایل دهه ۵۰ در رادیو تهران پخش شده است. از هنرمندانی که در این تقلیدها حضور داشتند میتوان از زندهیاد سعدی افشار و سیدحسین یوسفی نام برد.
تعداد پرسوناژ: 4 مرد - 2 زن - 0 کودک
60 دقیقه
در سال 1970 شش شهروند انگلیسی از طبقات اجتماعی متفاوت از غرق شدن کشتی مسیر انگلیس به هند نجات به پیدا کرده و در جزیره ای آتشفشانی در دریای سرخ گیر می افتند در این هنگام جنازه ای را می بینند و کشمکشی بین اشخاص بنا بر اعتقادشان بر سر دفن جسد اتفاق می افتد و درنهایت با رای گیری و انتخاب رهبر میان خودشان ، پیرمرد 70 ساله به نام آلبرت پیر را انتخاب و با توجه به مسیحی بودن جنازه تصمیم به ساخت تابوت و دفن او می کنند اما زمانی که برای آوردن مصالح می روند و بازمیگردند متوجه می شوند جنازه را آب برده است بنابراین عدم صلاحیت پیرمرد توسط شخص سیاستمدار رد و خود را بعنوان رهبر گروه مشخص میکند و دستور میدهد عده ای به شرق و عده ای به غرب بروند. در بازگشت سیاستمدار خبر مرگ فرد ملاک دار و ثروتمندی که به سمت غرب با او بود را می آورد که چون چاق بوده نتوانسته فرار کن و توسط حیوان درنده ای کشته است. شخص دیگری که نویسنده بوده و بر ضد سیاستمدار برای فهمیدن حقیقت به غرب میرود اما صدای فریاد کشته شدن او نیز شنیده میشود، پیرمرد از فشار زیاد سکته میکند و پسر جوانی که قصد خودکشی در دریای سرخ را داشته و ساستمدار از گروه می مانند و با توجه به مهربان بودن و معتقد بودن پیرمرد تصمیم میگیرند تابوت را برای او بسازند تا جنازه اش روی زمین نماند آنها برای آوردن مصالح به سمت دریا می روند اما پسر جوان باز نمیگردد.در نهایت سیاستمدارو جنازه ای که زنده شده بوده در حال گپ و گفت دیده میشوند و مشخص میشود در هنگام برگشت ساستمدار زودتر رسیده ، جنازه زنده شده و متوجه شده از کارگران حرفه ای کشتی ست و میداند کشتی بعدی چه مدت بعد می آید و با هم نقشه کشیده بدند که تعداد نفرات را برای داشتن منابع بیشتر در جزیره از بین ببرند در نهایت کارگر با چوب علامتی می سازد تا کشتی نجات آن ها را پیدا کند اما پس از اتمام کار او توسط سیاستمدار کشته میشود،کشتی سر میرسد اما در زمانی که سیاست مدار دست تکان میدهد آتفشان فعال شده و کشتی دور میشود و ساستمدار نیز کشته می شود،در آن هنگام تاناتوس الهه مرگ مانیفست خود را خطاب به انسان ها صادر میکند.
تعداد پرسوناژ: 7 مرد - 0 زن - 0 کودک
50 دقیقه
نا مشخص
تعداد پرسوناژ: 2 مرد - 0 زن - 0 کودک
۳۵ دقیقه
متن داستان زندگی زنی است به نام عصمت. حشمت همسر او زندگی را برای دست یافتن به شرایط بهتر رها می می کند و می رود تا با پول بسیار برگردد. اما همه چیز خیال است. او نمی تواند و گرفتار می شود. زن از مرد یک بچه می خواسته که مرد توانایی انجام آن را هم نداشته است.
تعداد پرسوناژ: ندارد مرد - دو زن - ندارد کودک