متن های جذاب
فیلتر ها
حذف فیلتر ها
۳۵ دقیقه
متن داستان زندگی زنی است به نام عصمت. حشمت همسر او زندگی را برای دست یافتن به شرایط بهتر رها می می کند و می رود تا با پول بسیار برگردد. اما همه چیز خیال است. او نمی تواند و گرفتار می شود. زن از مرد یک بچه می خواسته که مرد توانایی انجام آن را هم نداشته است.
تعداد پرسوناژ: ندارد مرد - دو زن - ندارد کودک
50 دقیقه
سیاوش (نویسنده و کارگردان تئاتر) وقتی متوجه میشود دچار بیماریای لاعلاج شده، تصمیم میگیرد آخرین نمایشنامهاش را روی صحنه ببرد. اما هرچه مینویسد و تمرین میکند آنچیزی نیست که او را راضی کند. نمایشنامههای ناتمام سیاوش، متن نمایشنامهی بریدهها را تشکیل میدهد.
تعداد پرسوناژ: 3 مرد - 2 زن - 0 کودک
۴۵ دقیقه
مرد یا زنی که در بیمارستان اعصاب و روان بستری است، میپندارد او را در معرض نمایش جمعی از مدعوین قرار داده اند؛ به همین دلیل به حضور ایشان معترض است و با بیان یک خطابه تند و هجمه واژگان درصدد است تک تک آنان را متقاعد کند که در این دعوت به اشتباه مشارکت کردهاند و بهتر است که این نمایش را ترک کنند و...
تعداد پرسوناژ: 1 مرد - ۱ زن - 0 کودک